دربارهٔ گروهِ باران

تیم باران
تیمِ ماهنامهٔ باران

شروع به کار

همه از انگیزه ما برای شروع یک فعالیت مطبوعاتی برای نوجوانان و جوانان متعجب شدند. گروهی از بی‌حوصلگی و ناامیدی نسل جوان کشور گفتند و برخی دیگر در مورد عدم موفقیت رسانه‌های کاغذی در عصر ارتباطات فراگیر مجازی هشدار دادند. ما اما بر تردیدهایمان غلبه کردیم و از نسل جدید خواستیم برایمان بنویسند تا بتوانیم آینده را بهتر ببینیم، آینده‌ای که قرار است جوانان برایمان رقم بزنند.

– مرضیه احمدی، صاحب امتیاز و مدیر مسئول
– پاییز ۱۴۰۲

هدف ما

ما در این نشریه قصد داریم به موضوعات فرهنگی و اجتماعی مهم و موثر بر آینده کوتاه مدت و دراز مدت ایران بپردازیم، به سراغ مسائلی می‌رویم که نظرات متفاوت و گاه متناقض پیرامون آن‌ها شکل گرفته است و هر یک از این موضوعات را دستمایه یک پرونده ویژه قرار می‌دهیم. ورود بی‌واسطه به نسل جدید، تصورات نادرست نسل قدیم‌تر را از نحوه تفکر و نگاه جوانان به دنیای پیش رو را از نو ساخته و به مرور، پازل ما را از تصویر آینده ایران تکمیل می‌شود.

چرا مجلهٔ چاپی؟

استفاده از قالب چاپی برای این نشریه برای ما انگیزه‌ای برای ادای دین به سنت مطالعه عمیق‌تر و ماندگارتر است و در عین حال بنا داریم از فرصت پیوند نشریات چاپی و رسانه‌های مجازی نیز بهره ببریم. محتوای این نشریه با کمک همین نسل پویا و در قالب‌های چندرسانه‌ای و با استفاده از ظرفیت انتشار و توزیع گسترده و پرسرعت توسط شبکه‌های اجتماعی، به تمام نقاط کشور خواهد رسید.

با تیم ما آشنا شوید

آروین کیاست منش
۲۰ ساله و دانشجوی مترجمی زبان انگلیسی است. علاقه
دارد زیرشاخه‌های مختلف علوم انسانی را مطالعه کند.
امین فریدونی
۲۱ سال دارد، روزنامه‌نگاری می‌خواند و شغلش عکاسی است. داستان می‌نویسد «در این حد که پاره کنم بریزم دور». و همه این‌ها حاصل یک عمر زندگی کردنش در خیابان انقلاب تهران بوده. نگذارید بچه‌هاتان آنجا بروند 🙂
بیدار جوهری
بیدار جوهری اطلاعی از چگونگی ساخته شدن بناها ندارد و این امر تا حدودی برایش عجیب جلوه می‌کند. بیدار جوهری تا یک تاریخ مشخصی در زمان با این که هر روز از مترو استفاده می‌کرد، کارت مترو نداشت و هر روز بلیت می‌خرید. بیدار جوهری از چگونگی آدم بودن آدم‌ها خسته می‌شود و گاه به شدت آن‌ها را تحویل می‌گیرد. بیدار جوهری به این می‌اندیشد که منظور حافظ از «ترک شیرازی» که بوده. بیدار جوهری تا به حال احساس جاری شدن خون از بینی را تجربه نکرده و بارها در این باب تلاش کرده است. بیدار جوهری فکر می‌کند که حتی یک درصد از این نوشته نمایانگر او نیست ولی باز هم (در این ساعتی که این نوشته شده) می‌تواند سر یکی دو نفر را گرم کند. بیدار جوهری اطلاعی از چگونگی ساخته شدن فضای درون متروها ندارد و این امر در کنار این سوال که «اگر یک نفر زیر قطار مترو جان بدهد آن ایستگاه موقتا تعطیل می‌شود یا نه؟» نیز برایش عجیب جلوه می‌کند.
پی‌نوشت: کلاه درون عکس در یک ماشین اسنپ جا ماند با این که بیدار جوهری به خود قول داده بود که آن را فراموش نکند.
رضا رفیعی‌نژاد
۱۹ ساله، دانشجوی مترجمی زبان انگلیسی و هم‌اکنون مدرسِ زبان انگلیسی است. در اوقات فراغتش پادکست و موسیقی گوش می‌کند و هدفش از نوشتن به اشتراک گذاشتن دیدگاه‌های خود نسبت به موضوعات مختلف است.
ریحانه خاکباز
دانشجوی ترم ۶ پزشکی است و به دانش —از ادبیات و فلسفه‌ی اخلاق گرفته تا ریاضیات و فیزیک—  علاقه‌مندست. علاقه‌ی اصلی‌اش علوم اعصاب است چون فکر می‌کند به نحوی مطالعه‌ی علمی عناصری‌ست که ما را یک انسان می‌کند.
سحر
دانشجوی ادبیات عربی.

 

شیدا درخشی
۱۹ سال دارد و ادبیات نمایشی می‌خواند. در حال حاضر کارآموز خبرنگاری است.
عسل جعفری
دانشجوی فیزیکی که تفریحی نقاشی هم می‌کشد، اینجا هم گاهی می‌نویسد.
علی شریفی
۲۲ ساله و دانشجوی رشته‌ی مترجمی زبان انگلیسی، تفریحش کتاب خواندن است.
غزل صفوی
دانشجوی ارتباطات از گذر علامه طباطبایی است؛ متعلق به نصف‌جهان و مقیم پایتخت. در تکاپوی حل مسئله میان کلمات تا جمله شدن
کیمیا آخوندی
اطلاعی در مورد دلیل فامیلی‌اش ندارد؛ در حال حاضر دانشجوی ادبیات فرانسه‌است و کلاً عاشق زبان‌های مختلف و به نظرش فارسی زیباترین است. در باران هم تقریباً همه کار می‌کند.
مدیا نورخمامی
متولد مهرماه ۱۳۸۱، دانشجوی رشته معماری و علاقه‌مند به تئاتر، سینما، موسیقی و ادبیات است. می‌بیند، می‌خواند و می‌شنود تا شاید معنایی پیدا کند.
ملیکا طاهری
۲۳ ساله و در مسیر یادگیری برای مترجمی و پژوهش. همیشه‌ دانشجو (вечный студент) مثل تروفیموف در باغ آلبالوی چخوف.
هستی آهن‌خواه
بر خلاف فامیلی‌‌اش، از دنیا آهن نمی‌خواهد بلکه عشق تنها خواستهٔ او از دنیاست. متولد آبان ۸۶، اهل تهران و دانش‌آموز رشته ریاضی است. به ادبیات، هنرهای نمایشی و سینما، نقاشی، گویندگی، موسیقی و نوازندگی و ورزش علاقه‌مند است.
هستی طغی
اسمش هستی‌ است ولی دوستانش طغی هم صدایش می‌کنند؛ ۱۸ سالش است و در امیرکبیر علوم کامپیوتر می‌خواند. گیتار و یوکلیلی می‌زند و آهنگ می‌نویسد :>
یاسمن قنادیان
همزیست با حروف و کلمات، جاری در جریان معنا و البته در جستجوی روابطی از نوع عمومی.
یوسف جعفری
یک دانشجو-معلم ۲۱ ساله که طراحی دیجیتال انجام می‌دهد، به یادگیری و تولید محتوا علاقه‌مندست و در اوقات فراغتش کمیک می‌خواند.
باران در شبکه‌های اجتماعی
ایمیل

baranjavanehmags@gmail.com

تلفن

۰۲۱-۸۸۲۸۷۷۴۹

نشانی

تهران، ستارخان، خیابان کاشانی‌پور، خیابان محرم نژاد، پلاک ۱۴ واحد ۱